مدح و ولادت امام هادی علیهالسلام
خورشيد پر تـلألو هـفت آسمان شدي ذي الحجه شهير زمين و زمان شدي با اهدنا الصراط تو شد راه، مستـقـيم وقتي كه حمد خواندي و تفسير آن شدي تـكــثــيـر گـشـتـه آيــۀ ايـاك نــعــبــد از آن زمان كه هادي اهل جهان شدي ابـن الجـواد! تا كه گـدايـت شـديـم ما مثل پـدر كـريم شدي، مهـربـان شدي تا سفره هاي دست كريم تو پهـن شد ما ميهمان شديم، تو هم ميـزبان شدي امـروز بر دريـچـۀ قـلـبـم نـزول كـن لطفي كن و مرا به غلامي قـبول كن هر وقت شيعه سائل و محتاج میشود درياي لطف و جود تو موّاج میشود دل را به دست غير تو هرگز نمیدهم از اين قضيه عـشق تو انتاج میشود پرهاي جبرئيل نگـاهم در آتش است وقتي كه خاك پاي تو معراج میشود در امتحـان رشتـۀ عـشـق و ولاي تو هر كس كه زير دَه شده اخراج میشود تو پـادشـاه كـشـور ديـنـي بـدون شك گـاها عـمـامه بر سر تو تاج میشود امـروز بـر دريـچـه قـلـبـم نـزول كن لطفي كن و مرا به غلامي قـبول كن امروز آمـديـم كه عـيـدي به ما دهـيد يك گوشه، يك كنار به ما نيز جا دهيد چشمان ما به دست شما خيره گشتهاند تـا كـه مـجـوّز سـفـر ســامــرا دهـيـد از اين چل و دو سال فقط لحظهاي بس است تـا بـا اشـارهاي دل ما را جـلا دهـيـد از الـتـمـاس پُـر شـده دستـان خـالـيـم وقـتـش شده كه تكه نان بر گـدا دهيد گـفـتـنـد كه بـلا سبـب قـرب میشـود بي زحمت اي طبيب به ما هم بلا دهيد امـروز بـر دريـچـۀ قـلـبـم نـزول كن لطفي كن و مرا به غلامي قـبول كن |